سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اسیر سرنوشت
نوشته شده در تاریخ 87/12/24 ساعت 7:40 ص توسط ایمان


چه دنیایه بدیست کسی را که دوست داری او تو را دوست ندارد کسی که تو را دوست دارد تو دوستش نداری و کسی را که هم تو دوستش داری هم او به رسم آیین به هم نمیرسند این است رنج واینست رسم زندگی

 

زنده راتازنده است باید به فریادش رسید/ورنه برسنگ مزارش اب پاشیدن چه سود... اگه خداتالبه پرتگاه بردتت بدون یاازپشت گرفتتت یاهمون لحظه پروازرو یادت می ده

 

اگر روزگاری ، شأن و مقامت پائین آمد نا امید مشو ، زیرا آفتاب هر روز هنگام غروب پائین میرود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید

 

من نمی گم هرگزنبایددر نگاه اول عاشق شد امااعتقاددارم برای باردوم باید نگاه کرد(ویکتورهوگو)

 

زندگی گفت که آخر چه بود حاصل من؟ عشق فرمود تا چه گوید دل من,عقل نالید کجا حل شود مشکل من , مرگ خندید در خانه ی ویرانه ی من

 

شبی را  پرسیدمش از بیقراری ***که  به غیر از من کسی را دوست داری *** اشک ز دو چشمش از خجالت گشت جاری *** میان اشک هایش ( بی معرفت ) گفت اری

 

 

 







  پیام رسان 
+ دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست ، جای چشم ابرو نگیرد ، گرچه او بالاتر است




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ